فصلنامه اطلاع رساني. دوره 19، شمارهء 3 و 4
بهار و تابستان 1383

صفحه: 37-49

 نوشته: عليرضا گنجي
دانشجوی کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه فردوسی مشهد


چكيده
يکی از هدفهای جامعة پيشرفته در علوم و فنون، ايجاد توازن مطلوب بين دانش توليد شده و اطلاعات توليد شده است. در راستای نيل به چنين رهيافتی، چالشهايی نيز وجود دارد. مقاله حاضر به‌طور کلی به افقهای نوين در سازماندهی دانش در تعامل با محيط الکترونيکی می‌پردازد. در ابتدای مقاله به مباحثی چون لزوم سازماندهی دانش بشری، چالشهای فهرست‌نويسی کامپيوتری و ارائه راهکارهايی در جهت حل اين چالشها، و فرمت‌های مورد استفاده و ايده‌آل در انتقال داده پرداخته شده است. در آخر مقاله نيز، لزوم مديريت دانش در کتابخانه‌ها و چشم‌اندازهای آينده فهرست‌نويسی مورد بحث قرار گرفته است.


كليدواژه‌ها: سازماندهی دانش/ فهرست‌نويسی کامپيوتری/ فرمتهای انتقال داده/ چالشها و راهکارها
 
 1. مقدمه
1. 1. لزوم سازماندهی در دانش بشری
يکی از هدفهای جامعه پيشرفته در علوم و فنون ايجاد توازن مطلوب بين دانش توليد شده و اطلاعات توليد شده است. امروزه، نگرانی اين است که رسيدن به اين هدف بسيار بعيد است. با اين وضعيت چه می‌توان کرد؟ ليکليدر (1966) در اين باره سه راه‌حل پيشنهاد کرده است:
1. کاهش شديد ميزان انتشارات
2. بهينه‌سازی طرق بازيابی و انتخاب مدرک متناسب با نياز
3. ارتقای راههای آماده سازی محتوای اطلاعاتی مدرک.
البته ليکليدر مورد اول را توصيه نمی‌کند. در پيشنهاد دوم ليکليدر می‌‌كوشد تا ميزان برخورد استفاده‌کنندگان و مجموعه اطلاعاتی را از طريق توصيه روشهای پيشرفته فکری و ماشينی جهت انتخاب مدارک مناسب با نيازها تقليل دهد. پيشنهاد سوم وی به مراتب برتر از مورد دوم بوده و شامل روشهای پيشرفته فکری و ماشينی جهت آماده‌سازی اطلاعات موجود در مدارک است. ليکليدر عقيده دارد که انتخاب يکی از دو راه دوم و سوم تصميمی است قاطع که در 30 سال آينده اتخاذ خواهد شد.

1. 2. کاربرد کامپيوتر در فهرست‌نويسی
فرايند فهرست‌نويسی اساساً از عمليات زير تشکيل می‌شود:
1. ايجاد رکورد مناسب ومربوط به يک اثر.
2. ايجاد عمليات بر روی رکورد مزبور و ديگر رکوردها به منظور ايجاد يک فهرست واقعی.
کامپيوتر در ارتباط با قسمت اول هيچ‌گونه دخالتی ندارد. با اين حال کامپيوتر قادر است انواع وظايف دفتری را که در بررسی و عمليات رکوردها لازم است، انجام دهد. برای مثال، کامپيوتر می‌تواند مدخلهای فهرست را به ترتيبی که لازم باشد به سرعت مرتب کند و يا رکوردهايی را که با پروفايل استفاده‌کننده مطابقت دارد، مورد جستجو قرار دهد. علاوه بر آن، تسهيلات تجسسی کامپيوتری در مقايسه با سيستم‌های دستی از انعطاف‌پذيری قابل توجهی برخوردار است.
کامپيوتر دارای مزايای گوناگون ديگری نيز می‌باشد. کامپيوتر موجب خدمات استاندارد بالاتر، کنترل بهتر و بازدهی مناسب‌تر می‌شود. به علاوه کامپيوتر همکاری وسيع و کامل ميان کتابخانه‌ها و خدمات اطلاعاتی را باعث می‌شود. بنابراين هدفهای کامپيوتری‌کردن فهرست‌نويسی را می‌توان به شرح ذيل خلاصه کرد:
1. صرفه‌جويی بودجه يا حداقل کاهش در نرخ افزايش هزينه‌ها
2. اعمال کنترل بهتر و بازدهی مناسب‌تر
3. سودمندی سيستم
4. گسترش خدمات اطلاعاتی
5. افزايش همکاری بين کتابخانه‌ها
تمام اين هدفها ، با توجه به توانايی کامپيوتر جهت انجام کار و سرعت در عمليات، کاری است عملی.
کامپيوتر خدمتگزار سيستم‌های اطلاعاتی است، خدمتگزاری که از توان و قدرت بالايی برخوردار است. با کمکهايی که کامپيوتر عرضه می‌کند، فهرست نيز به يک ابزار تسهيلاتی قوي‌تر مبدل می‌شود. فهرست‌نويسان مترقی و پيشرو از ارزش و اهميت خدمات کامپيوتری وقوف کامل دارند. کتابدارانی که معتقدند ماشينی‌کردن فهرستها و نمايه‌های دستی از ارزش و اهميت قابل توجهی برخوردار نيست، در پيش از عصر کامپيوتر به سر می برند. به‌علاوه استفاده مؤثر از تکنولوژی جديد می‌تواند افق ديد کتابداران را وسعت بخشيده که اين خود برای حرفه کتابداری اهميت فراوان دارد. به‌خاطر داشته باشيد که کامپيوتر، ابتکار و تفکر خلاق را باعث می‌شود. برای اينکه از کامپيوتر به طور کامل استفاده شود، بايد ورای محدوديتهای مرسوم در تئوری فهرست‌نويسی انديشه کنيد. با شروعی تازه و فکری نو، مطمئن باشيد که مرزی جلوی روی شما نخواهد بود.

1. 3. هدف از عرضه مقاله حاضر
هدف از نوشتن مقاله حاضر بيان چالشهايی است که هم اکنون گريبانگير فهرست‌نويسی کامپيوتری است و تلاش برای ارائه راهکارهای جديد در جهت حل اين چالشهاست.


2. بيان چالشها و راهکارها
2. 1. کاربرد مدلهای شیءگرا در فهرست نويسی
مدل‌سازی شیءگرا در بررسی جهان، پيش از هر چيز به شناسايی اشياء يا موجوديتهای مستقل دنيا می‌پردازد. اين رويکرد چنين فرض می‌کند که هر يک از اشياء خود مسئول شناسايی و برقراری روابط خود با محيط اطراف خود و مسئول انجام وظايف خود در قبال محيط هستند. چنين نگاهی منجر به پديد آمدن مدلی از جهان واقعی می‌گردد که در آن، در صورت تغيير روابط بين اجزای مدل‌سازی شده، مدل پديد آمده ثابت می‌ماند و هر يک از اشياء مسئوليت تطابق با تغييرات را خود به عهده می‌گيرد. ثابت ماندن مدل (از نظر اشياء دخيل در آن) يک پايگاه مناسب جهت ايجاد ساختار يا سيستمی است که می‌خواهد با اجزای آن مدل کار کند، چرا که چنين سيستمی می‌تواند تغيير در روابط اجزاء را بدون نياز به تغيير خود تحمل کند. در نگرش شی‌ءگرا هر يک از موجوديتهای حاضر در جهانِ مورد بررسی (مثل اثر يا مؤلف در جهان کتاب‌شناختی) هويتی مستقل دارد و دربردارنده دو بخش عمده زير می‌باشد:
1. مجموعه خصوصيات (مثل نام و جنس در مورد مؤلف يا عنوان و موضوع در مورد کتاب)
2. مجموعه رفتارهای ممکن: اعمالی که ممکن است آن شیء انجام دهد (مثل تأليف نمودن يک اثر توسط نويسنده و يا خلاصه‌کردن يا تغيير دادن يک کتاب به‌صورت فيلم).
در حالت ايده‌آل، هر شیء خود مسئول تغيير خصوصيات خود است (مطابق دنيای واقعی- ساير اشيايی که در محيط هستند، نمی‌توانند بدون آگاهی او خصوصياتش را تغيير دهند) و هر شیء از طريق رفتارهای خود با محيط ارتباط برقرار می‌کند يا به آنها سرويس می‌دهد (فتاحی و شجاعی ، 1378).

2. 2. بازيابی موضوعات مترداف
يکی ديگر از چالشها در زمينه سازماندهی اطلاعات، عدم کارايی سيستم در بازيابی موضوعات مترادف است. به عبارت ديگر سيستم نمی‌تواند بازيابی مفهومی انجام دهد. راه‌حلی که در اين زمينه وجود دارد و در دهه‌های آينده بر آن تأکيد خواهد شد، نمايه‌سازی مفهومی به منظور کاهش ريزش کاذب ناشی از نمايه‌سازی کليدواژه‌ای و خودکار است. اين شيوه با استفاده از نظامهای هوشمند و برقراری ارتباط خودکار ميان انواع واژه‌های مترادف و انواع ارجاعها، جستجوی کاربران را به مفهوم مورد نظر آنان هدايت می‌کند و بر ميزان ربط در نتايج بازيابی می‌افزايد.

2. 3. همپوشانی فهرست‌نويسی و نمايه‌سازی
يکی ديگر از چالشها در زمينه سازماندهی اطلاعات، همپوشانی فهرست‌نويسی با نمايه‌سازی است. به عبارت ديگر فهرست‌نويسی، سازماندهی‌ اطلاعات براساس اطلاعات کتاب‌شناختی است در حاليکه نمايه‌سازی، سازماندهی اطلاعات براساس کليدواژه (از قبيل موضوع، عنوان، و نويسنده) می‌باشد و اين در حالی است که نمايه‌سازی اعم از فهرست‌نويسی است، يعنی کليه اطلاعات مورد نياز در فهرست‌نويسی در نمايه‌سازی نيز موجود می‌باشد. با توجه به مطالب گفته شده، فهرست‌نويسی اگر نتواند در اين چالش خود را با محيط اطلاعاتی جديد سازگار سازد محکوم به فناست و در دنيای جديد اطلاعاتی که بازيابی مفهومی، مدينه فاضله سيستم‌های اطلاعاتی است، ديگر جايی برای بازيابی کتاب‌شناختی و در نتيجه فهرست‌نويسی نخواهد بود.

3. انتقال داده
شايد در اينجا بجا باشد، اشاره کنيم که اساساً منظور از سازماندهی در کتابخانه‌ها، آسان نمودن دسترسی به مجموعه‌های کنترل شده از اطلاعات است. کتابخانه‌های سنتی دارای سه خصيصه سازمانی هستند که باهم اساس دسترسی به منابع را ايجاد می‌کنند و عبارت‌اند از:
1. سازماندهی اطلاعات به صورت اشيای اطلاعاتی ملموس مانند کتاب؛
2. سازماندهی فيزيکی مجموعه‌هايی از اين اشياء بر اساس خصوصيات و صفات گوناگون از قبيل: سرعنوان موضوعی يا نويسنده؛
3. محيط اطلاعاتی سازمان‌يافته که دسترسی مستقيم به اين اشيای اطلاعاتی را بر اساس صفات فوق به‌طور کامل فراهم می‌سازد و در عين حال بر اساس اطلاعات موجود در اين اشياء دسترسی غيرمستقيمی را به صورت محدود ارائه می‌کند(کتابداران، کاربرگه، و فهرست). از آنجا که عملکرد آخری، اطلاع‌رسانی درباره اطلاعات است، می‌توانيم از اين خصوصيت با عنوان محيط فرا اطلاعاتی يک کتابخانه ياد کنيم.
جامعه اداره‌کننده و ارائه‌کننده منابع (اعم از رقومی و غير آن) ممکن است از گروه‌بندی منطقی از عناصر، يا از يک رمزگذاری (علامت‌گذاری) استفاده کند. برای نمونه هسته دوبلين1، هسته مرکزی عناصر فراداده‌ای را که بعداً می‌توان آنها را تعميم داد، ارائه می‌کند.

3. 1. فرمتهای مورد استفاده انتقال داده


3. 1. 1. MARC
MARC آغازه‌ای برای کلمات MACHINE READABLE CATALOGINIG به معنای فهرست‌نويسی ماشين‌خوان است. با استفاده از MARC می‌توان داده‌های موجود در يک فهرست برگه را به گونه‌ای آماده ساخت که کامپيوتر بتواند همه آنها را بخواند و برابر دستور بر روی هر داده به گونه‌ای مناسب عمل کند.
قالب MARC در دهه 1960 به عنوان ابزاری برای تبادل پيشينه‌های فهرست‌نويسی کتابخانه‌ای شکل گرفت. اين قالب به دليل نياز به استاندارد برای همکاری کتابخانه‌ها در تبادل و اشتراک پيشينه‌های کتاب‌شناختی طراحی شد و بدين ترتيب نياز کتاب‌شناسيهای ملی را به قالبی برای کتاب‌شناسی چاپی برآورده کرد. با خودکار شدن نظامهای کتابخانه‌ای، قالب MARC در نرم‌افزارهای خودکارساز کتابخانه‌ها نيز مورد استفاده قرار گرفت تا به عنوان مبنايی برای اصلاح پيشينه‌های فهرست‌نويسی کتابخانه‌ای جهت نمايش و نمايه‌سازی ايفای نقش کند.
با توسعه MARC، کتاب‌شناسيها و کتابخانه‌های ملی، اقدام به توسعه قالب MARC ملی برای برآوردن نيازهای خاص خود کردند. اين امر موجب شد تا قالبهای MARC تحت‌تأثير منابع موجود در کتاب‌شناسيهای ملی هر کشور قرار گيرد. برای مثال UK MARC برای تک‌نگاشتها تأکيد دارد و حال آنکه US MARC برای منابع غيرکتابی مانند نقشه‌، پيايند، و موسيقی تأکيد دارد.
قالب MARC زمينه‌ای را برای يکپارچه‌کردن ابرداده در نظامهای موجود فراهم می‌سازد. کتابخانه‌های ملی و کتاب‌شناسيها و نيز نهادهای کتاب‌شناختی دارای MARC هستند و از طرفی مايلند «توصيف منابع اينترنت» را در نظامهای خود وارد کنند. قالب MARC تنها به ساختار پيشينه يا کدگذاری آن می‌پردازد و توصيه‌ای برای محتوای پيشينه در هر ساختار ارائه نمی‌کند. همچنين اين قالب در مورد جزئيات خدمات و يا جزئيات ارتباط يا منابع دوردست رويه خاصی پيشنهاد نمی‌کند.
از طرف ديگر رکوردهای MARC برای اطلاعات توصيفی جزئی و تفصيلی طراحی شده است. اگر چه تفکيک ميان اطلاعات کتاب‌شناختی و غير کتاب‌‌شناختی، کاری مشکل است، اما پيشينه‌های MARC، عمدتاً برای اطلاعات کتاب‌شناختی و شبه‌کتاب‌‌شناختی طراحی شده‌اند. اطلاعات غير کتاب‌شناختی به دليل ساخت‌ يافته نبودن در منطقه يادداشت قرار می‌گيرند. توصيفهای کتاب‌شناختی در مناطق MARC به طور جدی از قواعد انگلوامريکن و ISBD استفاده می‌کنند که در ساختار نشانه‌ها و مناطق فرعی منعکس است. ولی همچنان که ضرورت دسترسی نسبت به توصيف منابع بيشتر می‌شود، توجيه پيروی دقيق از قواعد انگلوامريکن شک برانگيزتر می‌نمايد.
يکی ديگر از نکات مهم در مورد MARC اين است که به دليل جزئی و تفصيلی بودن ساختار آن و از طرفی با رشد فزاينده منابع الکترونيکی، توليد رکوردهای MARC مستلزم سرمايه‌گذاری کلان است. اين امر خود نشانگر آن است که قالب MARC با تحولات اخير همسو نشده است. يکی از سؤالاتی که امروزه در مورد MARC مطرح است، اين است که آيا پيشينه بسيار تفصيلی ساخت يافته کتاب‌ش‌ناختی يا نقاط دستيابی ساخت يافته و تقسيم دقيق و جزئی مناطق و مناطق فرعی برای کاربردهای عملی اکثر پيشينه‌های MARC در فهرستهای پيوسته ضروری است.

3.1.2. ايزو 2709
يکی از استاندارهايی که برای مبادله اطلاعات پايگاههای اطلاعاتی رواج فراوان يافت ايزو 2709 بود. با آمدن اين استاندارد، اطلاعات پايگاههای اطلاعاتی مختلف می‌توانستند به شکلی خاص تبديل شده و به سيستم‌های ديگر ارسال شوند.
برخی از مشخصه‌های اين استاندارد عبارت‌اند از:
1. تگ2؛ در اين استاندارد هر فيلد بايد دارای يک شماره سه رقمی باشد.
2. فيلدها می‌توانند تکرار شوند.
3. هر فيلد می‌تواند به زير فيلدهای ديگر شکسته شود.
4. سايز کامل رکورد نبايد از 99999 بيشتر باشد.
5. اين استاندارد برای خوانده شدن توسط ماشين طراحی شده و تفسير آن به عهده سيستم دريافت کننده است.

3. 1. 3. ابر داده
فراداده، داده سازمان يافته‌ای است که خصوصيات يک منبع (اطلاعاتی) را تشريح می‌کند. از ديدگاهی، فراداده بسيار شبيه به فهرستی است که در کتابخانه‌ها، موزه‌ها، و بايگانيهای اسناد با آن مواجه‌ايم. يک رکورد فراداده‌ای شامل عناصر پيش تعريف شده‌ای است که نمايانگر صفات خاص يک منبع اطلاعاتی هستند و به نوبه خود ممکن است يک يا چند ارزش داشته باشند. هر طرح فراداده‌ای معمولاً خصوصيات ذيل را دارد:
1. تعداد متناهی اجزاء
2. نام هر جزء
3. معنی هر جزء
معمولاً ساختار معنايی، تشريح‌کننده محتوی، محل نگه‌داری، خصوصيات فيزيکی، نوع (مثلاً متن، تصوير، نقشه يا مدل)، و شکل (نسخه چاپی يا فايل الکترونيکی) منبع است. عناصر اصلی فراداده‌ای که دسترسی به اسناد منتشر شده را فراهم می‌کنند، شامل پديدآورنده اثر، زمان و مکان نشر، و زمينه‌های موضوعی‌اند. در مورد اطلاعات غير رقومی، از قبيل مواد چاپی مثل کتاب و مجله، بايد عناصر فراداده‌ای از قبيل شماره بازيابیِ مورد استفاده در کتابخانه‌ها اضافه شوند تا به امر مکان‌يابی اطلاعات کمک کنند. از ميان معروف‌ترين طرحهای فراداده‌ای می‌توان از طرحهای زير نام برد:
1. هسته دوبلين
2. قواعد فهرست نويسی انگلوامريکن
3. خدمات مکان ياب اطلاعات دولتی3
البته در کشورهای اروپايی و برخی کشورهای حوزه اقيانوس آرام، استانداردها و قواعد محلی برای فراداده پيشنهاد و اجراء شده‌‌اند که به خاطر وفق شرايط خاصِ محيط اطلاعاتی حاکم بر آن کشورها و عدم اهليت با بحث حاضر ، از ذکر آنها صرف نظر می‌شود.
همان طور که قبلاً اشاره شد هسته دوبلين، طرحی است که بر اساس آن، فراداده‌های منطبق بر آن از امر کشف منابع اطلاعاتی حمايت می‌کنند. عناصر موجود در اين طرح از توافق ضمنی چندرشته‌ای برخوردار هستند. اين طرح نام خود را از کارگاهی به همين نام که در سال 1994 توسط OCLC در شهر دابلين ايالت اوهايو در ايالت متحده برگزار شد، گرفته است. OCLC يا مرکز کتابخانه رايانه درون خطی از 30 سال پيش به اين سو در خدمت نيازهای شبکه‌ای کتابخانه‌های آمريکا و 70 کشور دنيا بوده است. برای هر کس اين امکان وجود دارد که از عناصر «د‌ي‌سی» به عنوان اساس يک يا چند نظام تشريحی استفاده کند. صفحات موجود بر روی يکی از پيش پا ‌افتاده‌ترين منابعی هستند که از توضيحات «دی‌سی» بهره برده‌اند. اگر چه در هيچ يک از اين طرحها، ساختار نحوی، بخش مشخصی را تشکيل نمی‌دهد، اما در صورت عدم درک ساختار معنايی در طرح فراداده‌ای توسط طرح کدگذاری، آن داده‌ها قابل استفاده نخواهند بود. کدگذاری امکان می‌دهد، که بتوان فراداده را توسط يک برنامه رايانه‌ای پردازش کرد. مهم‌ترين طرحهای کدگذاری عبارت‌اند از:

1. SGML
2. HTML
3. XML
4. RDF 4
5. MARC
6. Z39/50
7. X500
8. MIME 5
9. LDAP 6

در محيط الکترونيکی از فراداده می‌توان به چند شيوه بهره جست:
1. META، جا دادن فراداده در بستر صفحات وب با استفاده از نشانه‌ها در رمزگذاری HTML صفحه توسط پديدآورنده
2. HTML، به صورت سند جداگانه که به منبعی که توضيح می‌دهد متصل شده است.
3. استفاده از پايگاه اطلاعاتی متصل به منبع، که سوابق يا مستقيماً در داخل اين پايگاه ايجاد می‌شوند و يا از منبع ديگری، مثل صفحات وب استخراج می‌شوند.
اگر چه با رشد و فراگير شدن منابع الکترونيکی، فراداده به صورت يک موضوع قابل توجه درآمده است. اما نبايد از اين نکته غافل بود که ساختار معنايی حاکم بر کشف منابع اطلاعاتی بايد مستقل از بستری باشند که منبع اطلاعات، از آن به عنوان رساله استفاده می‌کند. از اين رو در طرحی مثل «دی‌سی» می‌توان امر کشف منابع را به چارچوبهای سنتی نيز تسرّی داد. اساساً علاقه کنونی به مسئله فراداده، در قابليت اين نظام در رها ساختن کاربران از نگرانی مربوط به کشف منابع نهفته است. کشف اقلام اطلاعاتی مستقيم، معمولاً به آگاهی قبلی کاربران، وجود اين اقلام اطلاعاتی يا خصوصيات آنها برمی‌گشت. فراداده مي‌تواند منابع اطلاعات را به نحوی برای کاربران هويدا سازد که به راحتی تشخيص دهند که آيا اين اطلاعات برای آنان مفيد است يا نه. فی‌الواقع، فراداده روشی نظامند است، در صورتي‌که به اين نکته واقف باشيد که موتورهای کاوش کمتر از يک سوم منابع موجود را بازيابی می‌کنند. اگر يک منبع آن قدر ارزش داشته باشد که در دسترس استفاده‌‌کنندگان قرار گيرد، پس ارزش توصيف به اين شيوه را دارد، تا در نتيجه اين کار مکان‌نمايی آن به حداکثر برسد.

3. 2. فرمتهای بهينه و رو به گسترش انتقال داده


3. 2. 1. XML يا زبان نشانه‌گذاری توسعه يافته

3. 2. 1. 1. تعريف XML
XML تکنولوژی جديدی است که امروزه اغلب در برنامه‌های کاربردی مبتنی بر وب مورد استفاده قرار می‌گيرد. نقش اصلی اين تکنولوژی، ساده‌سازی تبديل اسناد در کسب و کار الکترونيکی می‌باشد و توسط مجمع وب تدوين و پشتيبانی می‌گردد و لذا به عنوان يک تکنولوژی مورد بهره‌برداری و استقبال قرار گرفته است. شايد اين سؤال برای شما هم پيش بيايد که چه نيازی به استفاده از XML است، در حالي‌که تمامی مرورگرها، HTML را پشتيبانی می‌كنند. بايد دقت کنيم که HTML جهت نمايش داده‌ها طراحی شده است و در مورد اين که داده‌ها چگونه به نمايش درآيند بحث می‌کند. اما XML جهت توصيف اطلاعات طراحی شده است و در مورد اين که داده چيست، سخن مي‌گويد. XML از تفکيکDTD7 به معنی تعريف نوع سند جهت توصيف و تبادل داده‌ها استفاده می‌کند.
بنابراين XML و HTML با اهداف متفاوتی طراحی شده‌اند و XML جايگزين HTML نمی‌باشد بلکه مکمل آن می‌باشد. يکی از مهم‌ترين نقاط قوتXML توانايی تبادل داده‌ها می‌باشد، چرا که در اغلب سازمانها و يا حتی در بخشهای مختلف يک سازمان ايجاد و به‌کارگيری سيستم‌های کاربردی بندرت صرفاً توسط يک مجموعه ابزار مورد بهره‌برداری قرار می‌گيرد و اين مسئله باعث کار بيشتر برای ارتباط بين دو گروه با دو استاندارد مختلف می‌گردد. XML با ارسال داده‌های ساخت يافته به نحوی که داده‌ها در فرايند انتقال و تبادل اطلاعات بين دو طرف بدون کم و کاست منتقل گردند، ايجاد شده و مورد استفاده قرار گرفته است .
با استفاده از XML هر دو طرف يک فرايند تجاری می‌توانند اسناد خود را ارسال يا دريافت نمايند و اين در حالي است که هيچ يک از طرفين نيازی به شناخت چگونگی سازماندهی سيستم‌های کاربردی طرف مقابل ندارد. از اين رو هرگاه، سازمان جديدی به مجموعه فعاليتهای تجاری اضافه گردد، نيازی به نوشتن کدهای جديدی جهت تبادل داده‌ها با وی نخواهد بود و تنها کافی است در تبادل اسناد، استاندارد قوانين مستندسازی پيشنهادی DTD رعايت گردد.
توسط XML می‌توان داده‌ها را با فرمت ساده ذخيره کرد. بنابراين XML يک روش به اشتراک گذاردن داده مستقل از سخت‌افزار و نرم‌افزار را ارائه مي‌كند. بدين ترتيب ايجاد داده‌هايی که بتوانند با برنامه‌های مختلف کار کنند، راحت‌تر خواهد شد. از آنجايی که XML مستقل از سخت‌افزار و نرم‌افزار و برنامه‌های کاربردی است، می‌توان داده‌ها را برای مرورگرهای بيشتری غير از مرورگرهای استاندارد HTML مورد استفاده قرار داد، و برنامه‌های کاربردی و بانکهای اطلاعاتی می‌توانند به فايلهایXML به عنوان منابع داده‌ها دسترسی داشته باشند.

3. 2. 1. 2. مزايای ارائه اطلاعات به فرم XML
-XML از خوانايی بيشتری نسبت به HTML برخودار است . درک اسناد XML برای افرادی که به HTML آشنايي دارند کار ساده‌ای است و مربوط بودن اسامی عناصر با مفهوم و نقش آنها نيز به اين امر کمک شايانی می‌نمايد.
- تگ‌‌ها نقشی در نحوه نمايش سند ندارند. يک سند HTML و عناصر و ويژگی آنها مفهوم اطلاعات را بيان می‌کند و نحوه نمايش اسناد در حوزه مسئوليت آنها نمی‌باشد. اطلاعات مربوط به فرمت‌بندی فايل XML معمولاً به يک زبان تعيين قالب نوشته شده و به صورت مجزا از سند XML نگه‌داری می‌شود. زبانهای تعيين قالبی که در اين راستا قابل استفاده مي‌باشند CSS8 وXSL9 هستند که در بخشهاي بعد مورد بررسی قرار خواهند گرفت. جدايی مفهوم از نحوه نمايش امری است که از SGML به XML به ارث رسيده است.
- ابزارهای برنامه‌نويسی مناسبی برایXML موجود است. با نوشتن DTD و به کارگيری آن در يک پردازشگر معتبرساز، بسياری از خطاهای سند ورودی برای تعيين اعتبار توسط پردازشگر انجام می‌پذيرد. از آنجا که تعداد زيادی پردازشگر جهت استفاده موجود هستند، نيازی به نوشتن و طراحی يک پردازشگر برای هر طرح نمی‌باشد و در صورتي که بخواهيم زبان را عوض کنيم به سادگی DTD را تغيير می‌دهيم و پردازشگر از قوانين طرح شده در DTD اطاعت می‌نمايد. از اين فراتر ، در صورتي که سيستم ما نياز به همکاری با سيستم ديگری داشته باشد، می‌توان با انتخاب يک DTD استاندارد همانند XML/EDI زبان مشترکی برای گفتگو ايجاد نمود.
دلايل فوق عواملی هستند که موجب محبوبيت و افزايش کارايی XML توسط طراحان شده، و گذشته و آينده درخشانی را برای توسعه وب و کاربردهای آن پيش روی ما گذاشته‌اند. امروزه، XML در جنبه‌های متعددی به کار گرفته می‌شود.
در زمينه تبادل‌داده‌ها، از XML جهت کمک‌رسانی به اين امر و تعريف داده‌ها به واضح‌ترين شکل ممکن استفاده شده است. فرستنده‌ها و گيرنده‌ها برای درک نوع داده ارسالی، از XML استفاده می‌کنند. با بهره‌جويی از XML همه از اينکه تفسير يکسانی از داده‌هاي در حال استفاده در اذهان ايجاد می‌شود، اطمينان حاصل می‌کنند. در شرايطی که EDI سالها روش تبادل اطلاعات در تجارت بوده است، اکنون به دليل هزينه زياد و نياز به استفاده از ابزارهای ارتباطی اختصاصی و عدم انعطاف‌پذيری، با XML جايگزين شده است. در شرايطی کهXML از اينترنت برای تبادل اطلاعات استفاده می‌کند از انعطاف‌پذيری زيادی برخوردار است.
از ديگر توانمنديهای بالقوه XML قابليت تعريف زبانهای جديد می‌باشد . مثال مناسبی برای اين قابليت XML زبان VML11 است که خود کاربردی از XML می‌باشد.VML زبانی است که در ارتباطات WAP استفاده می‌شود.
به کمک XML می‌توان ساختار داده‌اي مستقل از سکو ايجاد نمود. در محدوده تجارت، به زودی زبانهای خاص منتج از XML که قادر به توصيف سفارشات، معاملات، و پرداختها باشند، ايجاد خواهد شد. اين زبانهای گسترده XML به توليدکنندگان، فروشندگان، خريداران، و حتی سيستم‌های بانکداری و حسابداری اجازة به اشتراک گذاشتن يک داده مشترک را می‌دهند. در صورتي که اطلاعات وب به XML کد شود و توصيف محتوای واقعی آنچه مبادله می‌شود، به وسيله اين ابزار انجام شود، خريداران ناگهان در برابر انبوهی از سرويس‌ها و محصولات شرکتها قرار می‌گيرند که قادرند آنها را خريداری نمايند بدون اينکه نيازی به توجه به سکوی مورد استفاده توسط سرور12 و CLIENT داشته باشند.
براستی بعضی از توسعه‌های پيشنهاد شده XML همانند DCD اجازه کد نمودن اطلاعات نوع داده و ارتباطات موجود در يک پايگاه داده را به سند می‌دهد. ديگر توسعه‌های XML از قبيل XQL برای اعمال پرسشها از درون XML پيشنهاد شده‌اند. اطلاعات درون پايگاه داده را می‌توان به سادگی در يک شبکه اينترانت و يا وب به فرم XML در آورد. وب سرورهای آينده از پردازنده‌های XML جهت در دسترس قراردادن پايگاه داده‌ها و فايلهای سيستمی، و برگرداندن آنها به XML يا HTML استفاده خواهند کرد.
چنانچه می‌دانيم امروزه اطلاعات و تجارت ارتباط مستقيم و اجتناب‌ناپذيری با يکديگر دارند و تجارت موفق آن تجارتی است که نحوه سودجويی از اطلاعات را در راستای اهداف خويش بداند. بسياری از شرکتها با بنا نهادن اينترانتها، اکسترانتها و سايتهای همکار، تمامی تلاش خود را برای کمک به کارمندان و مشتريان جهت بهره‌مندی از منابع اطلاعاتی خود، منعکس می‌سازند. اما آنچه بايد مورد توجه قرار گيرد، اين حقيقت است که تا حال يکی از مهمترين و ضروری‌ترين قابليتها در دسترس نبوده است و آن چيزی نيست جز توانايی توصيف اطلاعات و ساختارهای داده در سطح شبکه به صورت کارا و پايدار . مطمئناً HTML می‌تواند برای فرمت‌بندی متن و چندرسانه‌ای مورد استفاده قرار گيرد. اما اين ابزار، هنگامي که سخن از توصيف اطلاعات به ميان می‌آيد، چندان مفيد نخواهد بود. در حالي که می‌توان داده‌های موجودِ درون يک جدول را درون صفحه HTML فرمت‌بندی نمود، نمی‌توان اجزاء منفرد اطلاعات را توصيف کرد.
XML، جهت ساختاربندی داده‌ها به صورتي که بتوانند به سادگی در سطح شبکه انتقال پيدا کرده و به صورت پايدار توسط دريافت‌کننده پردازش نشوند، طراحی گرديد. از آنجا که از XML برای توصيف و ساختاربندی اطلاعات استفاده می‌شود، می‌توان آن را زبانی جهت توصيف داده‌ها در نظر گرفت. XML را می‌توان برای توصيف‌داده‌ها ، رکوردها و ديگر ساختارهای داده حتی ساختارهای داده‌ای پيچيده به کار برد.
همانند HTML، XML از SGML مشتق شده است با اين تفاوت که XML يک زير مجموعه واقعی از زبان MARK UP است و بسياری از توانمنديهای SGML را شامل می‌شود. با استفاده از XML می‌توان ساختارهای داده‌هاي يك سند را كه به وسيله MARK UP عموميت داده شده و چيزی شبيه تگ‌ها و خواص آنها در HTML اما با کنترل بيشتر است تعريف نمود. بر خلاف HTML، XML به طراح سند اجازه استفاده از تگ‌‌های خود را می‌دهد و اين قابليت، طراح را از بند تگ‌‌های از پيش تعريف شده رها نموده، و امكان ساختاربندي داده‌ها را در يک سند XML به صورت دلخواه فراهم می‌آورد.
همانند اکثر تکنولوژيهای وب، خواص فعلی XML، تنها يک نقطه شروع است. XML يک نسخه با تعريف هسته مرکزی زبان، چگونگی تعريف سندها و گرامری که اسناد را قادر به تبعيت از اين تعريف می‌نمايد، مشخص می‌کند. فراتر از هسته مرکزی زبان، دو بسط پيشنهاد شده‌اندXML LINKING و XSL يا XML LINKING. EXTENSIBLE STYLE SHEET LANGUAGE يا اتصال XML چگونگی مرتبط نمودن اسناد XML را فرامتني12تعريف می‌کنند، و XSL روشی برای فراهم نمودن فرمت‌بندی غنی برای اسناد XML با استفاده از STYLE SHEET است.
همان‌طور کهXML به نظر ابزاری توانمند و کامل می‌نمايد، بايد دانست که اين ابزار تکنولوژی کاملاً جديدی بوده و محدوديتهايی را در بر‌می‌گيرد و برای تمامی مشکلات راه‌حل مناسبی نيست.

3. 2. 1. 3. پردازشگرهای XML
اگر چه XML برای کارکردن با HTML و SGML طراحی شده است، مرورگرهای استاندارد و APPLICATIONS قادر به تغيير مستقيم اسناد XML نمی‌باشند. برای خواندن يک سند XML، به يک پردازشگر XML، که می‌تواند به يکی از دو صورت مرورگر و يا يک ماجول APPLICATION پياده‌سازی شود، نياز است. دو نوع پردازشگر XML موجود است. آن دسته که اعتبار و قانونی بودن اسناد XML را مورد بررسی قرار می‌دهند، و گروهی که چنين قابليتی را ندارند. پردازشگر از نوع اول، ساختار سند را مورد بررسی قرار می‌دهد و معتبر بودن آن را مورد سنجش و آزمايش قرار می‌دهد.
اکثر پردازشگرهایXML فعلی بوسيله JAVA پياده‌سازی شده و برای مورد استفاده قرار گرفتن به همراه WEB APPLICATIONS طراحی شده‌اند. در چنين شرايطی، پردازشگر XML، در داخل APPLICATION برای بيرون کشيدن اطلاعات، از درون يک سند XML و نمايش آن در پنجره APPLICATION مورد استفاده قرار می‌گيرد. هنگامي که APPLICATION سند را خواند، اطلاعات درون سند در اختيار JAVA قرار می‌گيرد.
با افزايش کاربرد XML، پردازشگرها درون ابزارهای مديريت اسناد XML همانند مرورگرهای XML تعبيه می‌شوند. پردازشگرهای XML همچنين بايد به عنوان يک عنصر الحاقی برای CLIENTSمبتنی بر وب همانند مرورگرهای وب مهيا باشند. با اضافه‌نمودن اين عنصر الحاقی به مرورگر، مستقيماً قادر به مشاهده اسناد درون مرورگر وب خود خواهيم بود.
XML قالب و پيچيدگی مشابه يک زبان برنامه‌نويسی را داراست. در آغاز يک برنامه، برنامه‌نويس عموماً پارامترهايی را که در طول برنامه مورد استفاده قرار می‌گيرند تعريف می‌نمايد. در XML نيز پارامترها به شيوه مشابهی تعريف می‌شوند و طراح با استفاده از يک دستورالعمل پردازشی نسخه مورد استفاده در آن سند را به وسيله عبارت زير برای پردازشگر XML معين می‌کند:

چنانچه مشاهده می‌شود دستورالعملهای پردازشی با پايان می‌‌پذيرند. هنگامي که به پردازشگر نحوه برخورد با سند را می‌نمائيم نوع سند را تعريف و سپس عناصر مربوط به آن نوع سند را تعريف می‌نمائيم. اين عناصر حاوی مقداردهی کلمات کليدی برای تگ‌ها و پارامترهای وابسته می‌باشد . مقدار دهيها از ساختار پايه زير تبعيت می‌کنند:
DOCTYPE ;ELEMENT ;ATTLIST ;ENTITY ;NOTATION .OCTYPE, تعاريف عناصر را قانوناً DTD می‌ناميم. از آنجا که DTD را می‌توان درون يک سند و يا به وسيله ارجاعات خارجی تعريف نمود و مورد دسترسی قرار داد، يک DTD منفرد می‌تواند تنها برای يک سند و يا برای چندين سند به کار گرفته شود. يک پردازشگر سند XML که اعتبار را نيز چک می‌کند و ما آن را اصطلاحاً VALIDATING PARSER می‌ناميم، می‌تواند از DTD برای تعيين اعتبار سند استفاده کند. اين بدان معناست که پردازشگر با مقايسه سند با محتوای DTD، صحت و اعتبار آن را مورد بررسی قرار می‌دهد و معين می‌کند که آيا سند با تعاريف انجام شده در DTD مطابقت دارد يا خير، و در صورت وجود تطابق، سند را معتبر اعلام می‌دارد.
اگرچه معتبر بودن يک سند XML امری ضروری است اما وجود DTD اجباری نمی‌باشد. به هنگام عدم حضور DTD، اگر چه پردازشگر نمی‌تواند اعتبار سند را مورد آزمايش قرار دهد، اما همچنان می‌تواند سعی در تغيير داده‌ها نمايد. در بدنه يک سند XML ، عناصر داده معمولاً به صورت جفتی از تگ‌های MARK UP همانند تگ آغاز و تگ پايان وارد می‌شوند. اگر چه اکثر عناصر داده دارای تگ‌های آغازی و پايانی هستند، عناصري با تنها يک تگ واحد نيز قابل تعريف می‌باشند. در XML اِلمان با تنها يک تگ واحد را، عنصر تهی14می‌نامند. عنصر تهی با علامت /> پايان می‌پذيرد.

3. 2. 2. طرح توصيف فراداده‌ای شیء‌گرا (MODS)
MODS عبارت است از طرحی به منظور قابليت استفاده مجموعه عناصر کتاب‌شناختی برای اهداف مختلف که به وسيله دفتر استانداردهای MARC و توسعه شبکه کتابخانه کنگره گسترش يافته است.MODS نيز مانند XML قادر به انتقال داده‌های گزينش شده از رکوردهای موجود در MARC 21 می‌باشد و می‌تواند رکوردهای توصيفی را از منابع اصلی ايجاد کند. در بعضی مواقع عناصر کتاب‌شناختی MARC 21 دوباره گروه‌بندی می‌شوند. MODS کاربرد زبان XML را در مجمع شبكه جهاني وب بيان می‌کند. اين استاندارد به وسيله دفتر استانداردهای MARC و توسعه شبکه کتابخانه کنگره با نظرات کاربران حفظ می‌شود. نسخه شماره 2 آن نيز هم اکنون در دسترس می‌باشد که تجديد نظری از نسخه 2/1 است (نسخه 2/1 از ژوئن 2001 تا ژانويه 2003 برای استفاده آموزشی در دسترس بوده است). MODS تجديد نظر شده، عبارت است از تفاسير درک شده مؤسساتی که اين طرح را تجربه کرده‌اند. به طور کلی می‌توان گفت که MODS عبارت است از سازگاری زبانهای نشانه‌گذاری با فرمت‌های استاندارد انتقال داده و از بين بردن محدوديتهای فرمت‌های قبلی.
دفتر استاندارهاي MARC و توسعة شبكة كتابخانة كنگره، درحال گسترش طرحي براي عناصر كتاب‌شناختي است كه مي‌تواند كاربردهاي متنوعي داشته باشد و خصوصاً در كتابخانه‌ها از آن سود مي‌برند؟ هدف آن به عنوان يك طرح XML، اين است كه بتوان داده‌هاي منتخب را از ركوردهاي موجود MARC 21 منتقل نموده و بتوان ركوردهاي توصيفي اوريجينال ايجاد نمود. اين طرح شامل زيرمجموعه‌اي از فيلد‌هاي MARC مي‌باشد و به جاي تگ‌هاي عددي از تگ‌هاي زبان پايه استفاده مي‌كند. اين طرح كه در حال حاضر در دست تهيه مي‌باشد به عنوان MODS شناخته مي‌‌شود. MODS با استفاده از زبان XML كه متعلق به مجمع شبكة جهاني وب مي‌باشد بيان مي‌گردد. اين استاندارد توسط دفتر استانداردهاي MARC و توسعة شبكة كتابخانة كنگره نگه‌داري مي‌شود.

3. 2. 2. 1.كاربردها:
MODS بالقوه مي‌تواند در موارد ذيل به كار رود:
1. به عنوان قالب تخصص نسل آينده Z39/50
2. به عنوان طرح مكمل براي METS يا استاندارد انتقال و كدبندي فراداده‌ها.
3. ارائه فراداده‌ها براي گردآوري فراداده‌ها، به عنوان توصيف منابع اصلي در زبان XML و صرف و نحو.
4. به عنوان ركورد ساده شده MARC در XML
5. بعنوان فراداده‌ها در XML كه ممكن است همراه با يك منبع الكترونيك ارائه شود.

3. 2. 2. 2. مزاياي MODS:
در جاهائي كه MARC به كار برده شده است، MODS تكميل‌كنندة ساير قابليتهاي فراداده‌اي است. در مقايسه با كاربرد ساير طرحهاي فراداده‌اي، اين كاربرد مزيت بيشتري دارد. بعضي از مزايا به شرح ذيل است:
1. مجموعة عناصر نسبت به هسته دوبلين‌، غني‌تر است.
2. مجموعة عناصر نسبت به ONIX داراي سازگاري‌ بيشتري با داده‌هاي كتابخانه‌اي مي‌باشد.
3. اين طرح نسبت به طرح‌هاي كامل OAI، MARC، و XML كاربر پسند‌تر مي‌باشد.
4. مجموعة عناصر نسبت به فرمت كامل MARC، ساده‌تر است.

3. 2. 2. 3. ويژگيMODS:
عموماً معناشناسي MARC را به عاريت مي‌گيرد؛ بعضي از داده‌ها را مي‌توان دوباره دسته‌بندي كرد؛ در بعضي از موارد، آن چيزهايي كه در فرمت MARC ممكن است در قالب داده‌هايي چند ارائه شده باشند، در MODS ممكن است در يك مجموعه داده ارائه شوند؛ MODS هيچ‌گونه پيش‌فرضي دربارة استفاده از هيچ‌گونه كد فهرست‌نويسي خاصي ندارد؛ عناصر زيادي داراي ويژگيهاي اختياري شناسنامه‌اي مي‌باشند، تا بتوانند ايجاد پيوند را در سطح عناصر تسهيل نمايند.

3. 2. 2. 4: محدوديت MODS
MODS شامل زير مجموعه‌اي از داده‌هايي مي‌باشد كه در قالب MARC 21 براي داده‌هاي كتاب‌شناختي وجود دارد.
به هنگام تبديل فيلد‌هاي هسته، بعضي از داده‌هاي مهم به علت وجود مجموعه‌اي از عناصر كه نشان‌دهنده داده‌هايي هستند كه قبلاً در سيستم‌هاي MARC پايه وجود داشتند، ممكن است از بين بروند. به خاطر آنكه MODS به عنوان مجموعه‌اي از عناصر توصيف منابع اصلي به كار مي‌رود، بايد از برچسبهاي عمومي‌تر استفاده نمايد، يعني عمومي‌تر از آن برچسبهايي كه در ركورد MARC وجود دارند. به هر حال، اين طرح با هدف جايگزيني كامل MARC طراحي نشده است. به عبارت ديگر، يك ركورد اصلي MARC 21 كه به MODS تبديل شده، ممكن است بدون از دست دادن بعضي از داده‌ها يا خصوصيت برچسبها، قابليت تبديل مجدد به MARC 21 را نداشته باشد. در بعضي از موارد، اگر MODS به MARC 21، تبديل شود، داده‌ها ممكن است نتوانند دقيقاً در همان فيلدي بنشينند كه قبلاً در آن وجود داشته‌اند، و اين بدين دليل است كه يك فيلد MARC ممكن است به يك فيلد عمومي‌تر در MODS تبديل شده باشد. گر چه خود داده نخواهد شد و تنها شناسه‌هاي عناصري كه توصيف مي‌كند، ممكن است از بين بروند. در ساير موارد نيز، عنصر موجود در MARC ممكن است يك عنصر معادل در MODS نداشته باشد و در نتيجه در شرايط تبديل به MODS بعضي اطلاعات ممكن است گم شود. همچنين MODS شامل قواعد تجاري براي گروه‌بندي عناصر نمي‌باشد.
سندهايي كه تحت عبارت “XSD” مستندسازي مي‌شوند، به عنوان توضيح عمل مي‌نمايند، يعني كاربر را به جايي ارجاع مي‌دهند كه معناي عناصر ليست شده را بتوان در آنجا يافت. هدف از اين عناصر ليست‌شدة MARC 21، تسهيل تبديل متقابل MODS به MARC نمي‌باشد، ضمن اينكه براي انجام عمل تبديل، نياز به دستور‌العملهاي بيشتري مي‌باشد.

3. 2. 2. 5. ترتيب عناصر
توجه داشته باشيم كه ترتيب عناصر در MODS، از ترتيب نمايش پيروي نمي‌كند، بلكه از يك قالب معين براي كنترل ترتيب نمايش كدها استفاده مي‌شود.

4. نتيجه‌گيری
4.1. لزوم مديريت دانش در سازمان(کتابخانه)
راز موفقيت سازمانها در قرن 21، همان مديريت دانش است. دانش مفهومی فراتر از داده و اطلاعات است. داده‌ها قابل لمس هستند. داده به ارقام و اعداد و پاسخهايی گفته می‌شود که به تنهايی دارای مفهوم کاربردی برای سازمان نيستند. اطلاعات به صورت پيام و تفسير قابل انتقال است. اطلاعات به مجموعه‌اي مرتبط از داده‌ها گفته می‌شود که به صورت يک پيام هستند. اطلاعات معمولاً مبنای تصميم‌گيريها در سازمان است.
دانش قابل لمس نيست؛ دانش به مجموعه‌اي از اطلاعات، راه کار عملی مرتبط با آن ، نتايج به کارگيری آن در تصميمات مختلف، آموزش مرتبط با آن، نگرش افراد در مشاغل و مسئوليتهای مختلف در ارتباط با آن گفته می‌شود؛ دانش هر فرد حتی در يک مورد خاص ممکن است با ديگران متفاوت باشد؛ دانش زير بنای مهارت و تجربه و تخصص هر فرد می‌باشد.
برای موفقيت هر سازمان در دستيابی به اهداف خود، از يک مجموعه دانش استفاده می‌شود که نزد تک تک افراد و در ذهن آنها انباشته شده است. در صورت عدم استفاده از آن، می‌توان شکست سازمانها يا بالارفتن هزينه‌ها را در نتيجه تکرار برخی فرايندهای تصميم‌گيری و عدم استفاده مطلوب از سوابق تجربی و تصميم‌گيريها انتظار داشت. به همين دليل سازمانهای پيشرو در عصر حاضر اقدام به جمع‌آوری دانش نهفته نزد پرسنل و گروههای کاری کرده‌اند که به آن سرمايه دانش گفته می‌شود.
امروزه، سرمايه‌های يک سازمان تنها سرمايه مالی و فيزيکی نيست، بلکه سرمايه دانش بيشتر از آن دو سرمايه مورد توجه مديران قرار گرفته است. در صورت دسترسی به سرمايه دانش، گام بعدی انبارکردن 15 و کاوش16 آن است که خود از تكنولوژي نوين در IT می‌باشد. در مرحله نهايی، مديريت دانش نقش مهمی در راهبرد سازمانها به سوی موفقيت و رقابت حيات بخش آنها در عرصه بين‌الملی خواهد داشت.
طبعاً در شرايط عدم بهره‌گيری از تمامی ابعاد IT و تأثير آن در سودآوری و ارزش افزوده بيشتر در سازمانهای اقتصادی، نمی‌توان برای حفظ و مديريت دانش در اين گونه سازمانها اقدام مؤثر برای مديريت دانش نمود. چرا که منظور از اين حرکت صرفاً مديريت بر دانش موجود در يک سازمان نيست، بلکه حفظ، نگه‌داری، و مديريت دانشی است که در حال حاضر موجب پيشبرد اهداف سازمان مي‌شود و سازمان از اجرای آن راضی و پيروز است.
برای اجرای مديريت دانش به يک زمان‌بندی طولانی و فراهم‌سازی بسترهای فکری، مهارتی و علمی خاص نياز است که با اجرای سيستم‌های نرم‌افزاری کار گروهی در شبکه هر سازمان و ثبت تمامی تجربيات، تصميمات، نتايج فعاليتها، صورت مسائل و مشکلات در ساختارهای اطلاعاتی کاملاً پيشرفته و طی سالها تجربه عملی خواهد بود.
مديريت دانش باعث پيشرفت و تکامل ديگر سيستم‌های سازمان از قبيل TQM و BRP و آموزشهای سازمانی می‌شود که موقعيت سازمان را در فرصتهای جديد تقويت و پشتيبانی می‌کند.

4. 2. ايده‌آل‌ها
با توجه به مسائل مطرح شده در اين مقاله و دانش محوری شدن جامعه اطلاعاتی می‌توان ويژگيهای زير را برای فهرست‌نويسی آينده در نظر گرفت:
1. مديريت نامتمرکز اطلاعات
2. مديريت از همه جا
3. ورود و بازيابی همزمان داده‌ها
4. تشکيل پايگاههای کاملاً مبتنی بر وب در مقابل پايگاههای دارای INTERFACE وب
5. تأکيد بر شیءگرايی در تعريف فيلدها
6. گرايش به سوی بازيابی مفهومی و محتوايی در مقابل بازيابی کتاب‌شناختی

4. 3. چشم‌اندازهای آينده فهرست‌نويسی
به طورکلی می‌توان چنين گفت که شيوه‌های سازماندهی اطلاعات و راههای دسترسی به اين اطلاعات در حال تحول تدريجی است. تنها در صورتی فهرست‌نويسی می‌تواند دوام داشته باشد که بنيادهای نظری حرفه مورد توجه و بازنگری قرار گيرد. يعنی می‌‌توان گفت فهرست‌نويسی به طورکلی با دو نوع چالش روبروست:
1. چالشهای درونی
2. چالشهای بيرونی
چالشهای درونی، مسائل و مشکلاتی است که به سازگاری فهرست‌نويسی با محيط كامپيوتری و مسائلی از قبيل تبادل داده‌ها، استاندارد تبادل داده‌ها، و بازيابی مفهومی در مقابل بازيابی کتاب‌شناختی مربوط مي‌شود. چالشهای بيرونی عبارت است از رقبای جديد فهرست‌نويسی در سازماندهی دانش، که از آن جمله می‌توان به نمايه‌سازی موضوعی اشاره کرد. يعنی اگر فهرست‌نويسی نتواند به بهينه‌ترين روشِ سازماندهی دانش در حداقلِ زمان و براي حداکثر افراد به منظور ارتقای توليد دانش، دست يابد، در اين وادی رقابت، از صحنه وجود حذف خواهد شد.


پي‌نوشتها

1. Dublin Core
2. tag
3. GILS
4. RESOURCE DESCRIPTION FRAMEWORK
5.MULTI-PURPOS‌ EINTERNET MAIL EXTENTION
6. LIGHTWEIGHT DIRECTORY APPLICATION PROTOCOL
7. DOCUMENT TYPE DEFINITION
8. CASCADING STYLE SHEET
9. STYLE SHEET LANGUAGE EXTENSIBLE
10. ELECTRONIC DATA INTERCHANGE
11. WIRELESS MARK UP LANGUAGE
12. SERVER
13. HYPER TEXT
14. EMPTY ELEMENT
15. DATA WAREHOUSING
16. DATA MINING

منابع
فتاحی، رحمت الله (1373). "فهرست نويسی کامپيوتری و تفاوت آن با برگه‌دان". فصلنامه کتاب (بهار و تابستان)، ص14-36.
فتاحی، رحمت الله (1374). "فهرستهای کامپيوتری نسل چهارم". پيام کتابخانه، 5 (1و2)، ص 28-38
فتاحی، رحمت الله، عباس، شجاعی. "استفاده از الگوی شیءگرا در طراحی فهرستهای رايانه‌ای: رويکردی نو به توصيف جهان کتابشناختی". در فهرستهای رايانه‌ای: کاربرد و توسعه. مجموعه مقالات همايش کاربرد و توسعه فهرستهای رايانه‌ای در کتابخانه‌های ايران ، 27 و 28 آبان 1378. تهران: مرکز اطلاع‌رسانی و خدمات علمی جهاد سازندگی.
موسوی، افشين (1379). "بررسی تطبيقی نرم‌افزارهای پارس‌آذرخش، کاوش، نوسا از ديدگاه فهرست‌نويسی". در فهرستهای رايانه‌ای: کاربرد و توسعه. مجموعه مقالات همايش کاربرد و توسعه فهرستهای رايانه‌ای در کتابخانه‌های ايران، مشهد: دانشگاه فردوسي مشهد 27 و 28 آبان 1378. تهران: مرکز اطلاع‌رسانی و خدمات علمی جهاد سازندگی.

__ ,(1994). “Information technology design and application.” D. NANCY LANE OF MARGARET E . Chisholm ,Boston: G.K.HALL & Co.


Licklider, J.C.R. (1966). “A Crux in scientific and technical communication” , American Psychologist (November), 21, pp. 1044-1051,November


Nilsson ,Nils J. 1990. Principles of artificial intelligent ,Narosa Publishing House ,New Delhi.

http://www.loc.gov/MODS